انسیه شاه حسینی : شوکه شدم/ حضور سلبریتی روایتم را مخدوش می کرد
تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۷۸۵۷۴
در حالی فیلم سینمایی «دست ناپیدا» به نقد و بررسی رسید که چهارمین روز جشنواره فیلم فجر به زنده یاد پروانه معصومی تقدیم شد.
به گزارش ایسنا، چهارمین روز جشنواره فیلم فجر با نمایش فیلم «دست ناپیدا» به کارگردانی انسیه شاهحسینی و تقدیم این روز به زنده یاد پروانه معصومی آغاز شد.
در ابتدای نشست خبری این فیلم که یکشنبه، ۱۵ بهمنماه در سینمای رسانه برگزار شد، مجتبی امینی -دبیر جشنواره- با اهدای نشان جشنواره به برادرزاده پروانه معصومی از این بازیگر یاد کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
انسیه شاه حسینی در این بخش به روی صحنه رفت و گفت: من شوکه شدم وقتی الان اسم ایشان (پروانه معصومی) آمد. من سالها با پروانه زندگی کردم و وقتی این خبر را شنیدم به همکارانم در پروژه گفتم مطمئنم خبر درست نیست، همین الان زنگ میزنم به پروانه و میدانم که خودش گوشی را برمیدارد. زنگ زدم اما هر چه منتظر ماندم پروانه جواب نداد.
او افزود: پروانه همیشه به من میگفت اگر جنوب رفتی مراقب بارانهای ناگهانی آنجا باش. تو دیوانهای، عوامل کارت را به کشتن ندهی. پروانه معصومی واقعا یک معجزه بود.
برادرزاده پروانه معصومی با ذکر خاطره ای از تقدیر این بازیگر در جشنواره های فیلم فجر در سالهای قبل، از مهربانی و جای خالی او یاد کرد.
در ادامه نشست فیلم «دست ها ناپیدا» برگزار شد که انسیه شاه حسینی با اشاره به سوژه فیلمش یادآور شد: من سالها با خاطرات این زنان زندگی کردم و میخواستم از زوایای پنهان زندگی آنها حرف بزنم. حاج قاسم سلیمانی میگفتند که لعنت به کسی که جنگ را دیده و حس کرده و واقعیت را دیده و تریبونی به او برسد و در مورد آن حرف نزد. من هم میخواستم درباره زندگی این زنان در جنگ حرف بزنم.
شاه حسینی درباره چرایی استفاده از لباسها و رنگهای امروزی در فیلم گفت: این طور نیست و من از لباسهای خودم که از دهه شصت داشتم، در این فیلم استفاده کردم.
او ادامه داد: موضوع فیلم «دست ناپیدا» و کتاب «حوض خون» مشترک است ولی آدرس و زاویه دید و برداشت داستان بسیار متفاوت است.
کارگردان «دست ناپیدا» در ادامه اظهار کرد: درباره عاشورا خیلی فیلم ساخته شده است اما وقتی کسی روی منبر میرود، تاثیرگذارتر است. در برخی مواقع کلام پیش میرود و تصویر عقبتر میایستد. ما حتی استخوانهایی که دست این زنان را میبرید، نشان ندادیم زیرا میخواستیم حرمت شهدا را نگه داریم. بعضی چیزها را نمیشد گفت و نشان داد مانند عشق و ایمان که نمیتوان با هیچ المانی آن را نشان داد.
او درباره استفاده از بازیگران بومی در این فیلم گفت: پایه فیلم من مستند است و حضور یک سلبریتی این روایت را مخدوش می کرد. به خاطر همین از بازیگران بومی که بسیار بااستعداد هستند و هنوز فرصت دیده شدن پیدا نکردند، استفاده کردم.
شاه حسینی در پاسخ به این سوال که آیا از فیلم در جبهه غرب خبری نیست ایده گرفته است؟ گفت: خیر این فیلم را بعد از دریافت پروانه ساخت دیدم و با خودم گفتم ای کاش زودتر این فیلم میدیدم و اسم فیلم را می گذاشتم درجبهه شرق خبری هست!
شاهحسینی در ادامه بیان کرد: ما مجبور شدیم زمان دست ناپیدا را کوتاه کنیم اگر زمان فیلم ۱۲۰ دقیقه بود به خیلی از سوال ها پاسخ داده میشد. در این فیلم دختری به جنگ آماده تا از کشت و کشتار عکس بگیرد و در یک مسابقه برنده شود و بتواند اجاره خانهاش را بدهد، ولی وقتی به حقیقت ماجرا پی میبرد دست ناپیدا او را به جای خوب هدایت میکند.
او بیان کرد: موج انفجار خیلی اتفاقات را در جنگ رقم میزند. من کسی را دیدم که بر اثر موج انفجار رگهای دستش مانند کش شده بود. ما در فیلم میگوییم این بچه نماد امید است. شاید اگر امکانات بیشتری داشتیم حرفمان را سینماییتر میزدیم.
شاه حسینی ادامه داد: به اندازه تمام زنها در هر شرایط جنگی و غیرجنگی می توان قضه و فیلم ساخت.
سیدزاده در پاسخ به این پرسش که چه لزومی داشت برای ساخت این فیلم ۲ نهاد دولتی سرمایهگذاری کنند؟ گفت: باید دستتان در کار باشد تا بدانید هزینه ساخت فیلم چقدر است و در وسع یک نهاد نیست و چند نهاد باید مشارکت کنند. بنیاد شهید ۵۱ درصد و فارابی ۲۵ درصد و دو شریک دیگر بخشی از منابع مالی کار را تامین کردند.
شاه حسینی در پاسخ به این پرسش که در این فیلم از خاطرات خانم کاظمزاده عکاس جنگ استفاده شده است؟ گفت: خیر. من فقط اسم خانم کاظم زاده را شنیده بودم.
شاه حسینی درباره استفاده از کتاب حوض خون در این فیلم گفت: در کتاب حوض خون بیشتر درباره بیوگرافی زنان جنگ صحبت شده است و قصه دراماتیزه نشده است.
بافنده بازیگر این فیلم گفت: همه حضور در این فیلم برای من خوشی و خاطره بود. من بچه جنگ هستم و کودکیام با جنگ گذشت. من در کودکی همسایهمان را دیدم که رفت و شهید شد. من با درد زنان پشت صحنه جنگ ناآشنا نیستم.
حسین پوریده دیگر بازیگر این فیلم گفت: دست ناپیدا در این فیلم دست مرا گرفت.
احمدخانی دیگر بازیگر این فیلم بیان کرد: خانم شاهحسینی در این پروژه نقش کوتاه ولی تاثیرگذاری را به من پیشنهاد دادند و من بازی کردم. از اعتماد و دلگرمی خانم شاهحسینی و آقای سیدزاده تشکر میکنم.
بافنده درباره تکرار سوال استفاده از کتاب حوض خون در این فیلم گفت: هیچکس به اندازه من برای لیلا بودن خاطرات خانم شاه حسینی را نشنید.
کاوه ایمانی تدوینگر بیان کرد: این فیلم ۱۸۰ دقیقه بود و در نهایت به اندازهای رسید که شما روی صحنه دیدید.
نازنین سرایی طراح چهره پردازی با اشاره به شرایط جوی محل فیلمبرداری گفت: شرایط خیلی سختی برای حفظ راکورد در فیلم وجود داشت. دست مریزاد میگویم به همه عوامل برای همکاری که داشتند.
در این نشست انسیه شاه حسینی کارگردانی نویسند و طراح صحنه، سید سعید میرزاده تهیه کننده، کاوه ایمانی تدوینگر، احسان نوبخت صدا بردار، آرش قاسمی صدا گذار، حسن ایزدی جلوه های ویژه بصری، احمد رسولیان جلوه های ویژه میدانی، نازنین سرابی طراح چهره، مسعود سخاوت دوست آهنگساز و بازیگران معصومه بافنده، نسرین احمد خانی، حسین پوریده حضور داشتند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: فیلم دست ناپیدا جشنواره فیلم فجر 1402 جشنواره های فجر 1402 جشنواره فیلم فجر 1402 جشنواره فجر 1402 انسیه شاه حسینی پروانه معصومی فیلم گفت شاه حسینی دست ناپیدا حوض خون
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۷۸۵۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شیرین سعیدی: از شنیده شدن خبر بازداشت خود شوکه شدم!
خبرسازی و جعل خبر از سوی جریانهای رسانهای ضدایرانی تاکنون در موارد متعددی رخ داده است؛ این شبه رسانهها روایتهای جعلی خود را در مورد موضوعات مختلف مرتبط با ایران مطرح میکنند؛ روایتهایی جعلی که بدون هیچگونه سند و مدرکی منتشر و در هزارتوی اتاق فکر آنها ساخته و پرداخته میشود.
با وجود این، وجه مشترک خبرسازیها و خبرهای جعلی که درباره ایران منتشر میشود ادعاهایی است که هیچگاه ثابت نشده و به سرعت تهی بودن آنها اثبات شده است؛ تنها با یک راستیآزمایی اجمالی دست تولیدکنندگان خبرهای جعلی رو شده و پروپاگاندای امپراتوریهای دروغ آشکار میشود.
برای آشنایی با خط خبری رسانههایی که به دروغ پراکنی دست میزنند کافی است به فیکنیوزهای اخیر درباره تحولات ایران نگاهی بیندازیم؛ در پی ناآرامیهای سال ۱۴۰۱ رسانههای معاند و ضد انقلاب در ماموریتی هماهنگ موارد زیادی از خبرسازی و وارونه نمایی را در دستور کار خود قرار دادند.
شاید بتوان شاخصترین دروغپراکنی رسانهها و اشخاص اجیر شده را موضوع آرمیتا عباسی نام برد؛ رسانهها و اشخاص مذکور پس از فضاسازی و طرح ادعایی به دنبال ایجاد التهاب با پروبال دادن به پرونده بودند؛ اما با آزاد شدن آرمیتا عباسی از زندان، کذب بودن این گزارشها کاملا به اثبات رسید و فریبکاری آنها نقش برآب شد.
رسانههای اجیرشده و زنجیرهای در موردی دیگر این موضوع را مطرح کردند که حسین رونقی در زمان حضور در زندان آسیب جدی دیده است (!)؛ ادعایی که بی اساس بودن آن پس از آزاد شدن او از زندان مشخص شد.
اما در سیر جعلیات درباره ایران به نام حسن فیروزی برمیخوریم؛ نامی که معاندین با طرح یک سناریو کذب و از پیش طراحی شده بر سرزبانها انداختند، با این عنوان که او به اتهام محاربه بازداشت و در زندان اوین مورد شکنجه و ضرب و شتم قرار گرفته و قرار است که حکم اعدام او اجرا شود.
اما در نهایت بررسیهای صورت گرفته نشان داد فردی به نام حسن فیروزی با جرایم ذکر شده در ادعاهای معاندین نهتنها حکم محکومیت و کیفرخواست و قرار طی ماههای گذشته، نداشت بلکه در هیچ کدام از زندانهای ایران در بازداشت یا گذران دوران محکومیت نبود.
اینها تنها مواردی از خبرهایی بود که در راستای دشمنی با مردم ایران و با هدف فریبکاری و ایجاد آشوب منتشر میشد. بازداشت یک استاد ایرانی دانشگاه آرکانزس؛ سوژه جدید گروههای معاند.
اما در تازهترین مورد جعل خبر، برخی از افراد و گروههای ضدایرانی که خود را در قالب رسانه و نهاد حقوق بشری معرفی میکنند و بسیاری از آنها با گروههایی مانند گروهک تروریستی منافقین در ارتباط هستند، خبری جعلی را درباره یکی از استادان ایرانی دانشگاه آرکنسا یا آرکانزاس منتشر کردهاند. وبسایت هرانا بهتازگی در خبری که «اختصاصی» خوانده شده، مدعی بلاتکلیفی «شیرین سعیدی» در زندان اوین شده است.
نکته عجیب در خبر هرانا که خود را «ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران» عنوان کرده، این است که در خبر خود نقل قولی از «یک منبع مطلع نزدیک به خانواده شیرین سعیدی» مطرح کرده است. این وبسایت در خبر خود مدعی شد که ۱۰۴ روز از بازداشت شیرین سعیدی در اوین میگذرد.
یکی دیگر از صفحاتی که در راستای پازل رسانه های غرب عمل میکند، نهادی موسوم به «حقوق بشر در ایران» است؛ این صفحه خود را نهادی «غیردولتی و غیر سیاسی که بر اساس اسناد بین المللی حقوق بشر فعالیت میکند» معرفی کرده است؛ این به اصطلاح نهاد حقوق بشری در روز ۵ آوریل (۱۷ فروردین)، تصویری را از شیرین سعیدی، استاد ایرانی دانشگاه آرکانزاس، منتشر کرد و مدعی زندانی بودن و بلاتکلیفی این شخص در اوین شد. این در حالی است که تنها کاربران ناشناخته این خبر را در رسانه اجتماعی ایکس منتشر و بازنشر کردند.
وبسایت وابسته به گروهک تروریستی کومله نیز همگام با فیک نیوزها در خبری تحت عنوان «بلاتکلیفی شیرین سعیدی در زندان اوین» به این موضوع پرداخت.
بنگاه خبرپراکنی کومله تا جایی پیش رفت که حتی تاریخی برای ورود سعیدی به ایران (دی ماه ۱۴۰۲) ذکر کرد و مدعی شد فرد مذکور در همان زمان ممنوع الخروج شده است.
در این خبرسازی همچنین درباره آنچه برگزار نشدن دادگاه برای رسیدگی به اتهامات سعیدی خوانده شده، ابراز نگرانی هم شده است. همچنین یکی از افرادی که به این خبر جعلی دامن زده و خبرسازیهای بسیاری درباره آن کرد، فردی معلوم الحال به نام ایرج مصداقی از اعضای گروهک تروریستی منافقین و از صحنهگردانان پرونده بازداشت حمید نوری در سوئد است. البته این عضو گروهک تروریستی منافقین در ادامه ضدونقیضگویی هایش پیشتر نیز از شیرین سعیدی انتقاد کرده بود.
مطلع شدن از بازداشت از سانفرانسیسکو!برای روشن شدن این موضوع خبرگزاری قوه قضائیه به سراغ فردی رفته که چندی است ادعاهای شبه رسانهها و اشخاص اجاره ای او را نشانه گرفته اند.
«از شنیده شدن خبر بازداشت خود شوکه شدم»؛ این نخستین واکنشی است که شیرین سعیدی در پاسخ به پرسشی درباره وضعیتش میگوید.
سعیدی میگوید: حدود یک ماه پیش و اوایل ماه مارس (اواخر اسفند سال ۱۴۰۲) در شبکههای اجتماعی دیدم که برخی از حسابهای کاربری تعدادی اسامی و بهویژه اسامی زنان را مطرح میکردند که در ایران بازداشت شدهاند و نام من هم در میان این اسامی بود، اما فکر کردم که این فرد، فرد دیگری است چراکه تصویری منتشر نشده بود؛ با وجود این به موضوع مشکوک شدم.
وی در روایت خود درباره این موضوع، میگوید که در فاصله روزهای ۲ تا ۶ آوریل (۱۴ تا ۱۸ فروردین) برای شرکت در یک کنفرانس علمی به همراه دخترش در سانفرانسیسکو بوده، اما در زمان بازگشت به فرودگاه متوجه شده پیامهای زیادی برای او ارسال شده که همگی آنها جویای حالش بودند.
سعیدی در اظهاراتش به این موضوع اشاره میکند که تصویر خود را به همراه شایعه بازداشتش در سایت یک نهاد بهاصطلاح حقوق بشری دیده، و توضیح میدهد که تصویرم را برخی از حسابهای کاربری در شبکههای اجتماعی منتشر کرده بودند و برخی از حسابهای کاربری حتی در این مورد روایتسازی کرده بودند؛ من از این موضوع بسیار شوکه شدم. وی معتقد است که حسابهای کاربری و وبسایتهایی که اقدام به انتشار این خبر کردند، فارسی زبان و وابسته به اپوزیسیون بودند.
سعیدی، میگوید که اطلاعات درباره او مانند فعالیت به عنوان استاد دانشگاه و دانشگاه محل تدریس او را منتشر کرده و حتی تاریخی ذکر کرده بودند که در آن تاریخ به ایران آمده و از سوی دادگاه احضار شده است.
سعیدی، اضافه کرد که صفحات منتشر کننده خبر ادعایی تنها به این موضوع بسنده نکرده و مدعی شدند که وی شرایط سختی در زندان دارد و حتی موفق به برقراری تماس با وکیل نشده است.
به گفته وی، یکی از وبسایتهای منتشرکننده خبر، وبسایت کومله و یگی دیگر از آنها نهادی مدعی پیگیری مسائل حقوق بشری بوده که هیچگاه پیشتر نامش را نشنیده است.
شیرین سعیدی، میگوید: زمانی که چنین خبری درباره یک نفر منتشر میشود برخی تا سالها تصور میکنند که آن فرد واقعا در زندان بوده و نمیتوان باور همه این افراد را تصحیح کرد و به آنها گفت که اشتباه میکنند؛ از بین بردن این تصور آسان نیست.
وی با اشاره به اینکه در ابتدا نخواستم با خانواده این موضوع را در میان بگذارم، اما شروع به تماس با خانوادهام کردند، گفت که خانوادهاش درپی این خبرسازی دچار اضطراب شده است.
سعیدی این اقدام را یک حرکت هدفمند و از پیش برنامهریزی شده توصیف میکند و میگوید که من این اتفاق را نشانهای از یک هدف و برنامهریزی میبینم، این اقدام افرادی را نگران کرد که دلیلی برای نگرانی نداشتند.
نادیده گرفتن واقعیت از سوی عضو منافقین
این شهروند ایرانی در بخشی دیگر با اشاره به نقش ایرج مصداقی در انتشار خبر ادعایی بازداشتش در ایران در رسانه اجتماعی ایکس، میگوید «حتی یکی از دانشجویانم به این فرد پیام داد و گفت که من در زندان نیستم و در دانشگاه محل تدریس خود حاضر هستم، اما او نهتنها خبر را حذف نکرد بلکه اقدام به خبرسازی جعلی کرد که من عضو فلان گروه هستم و من در ایران بودهام و ادعاهایی بسیار عجیب که عامدانه بودن آنها کاملا آشکار است.»
استاد دانشگاه آرکانزاس میگوید آخرین بار در سال ۲۰۱۵ در ایران بوده و اکنون هم عضو هیئت علمی دانشگاه آرکنسا یا آرکانزاس است.
سعیدی تاکید میکند که هیچگاه به ویژه در زمان حضور در ایران مراجعهای به دستگاه قضایی نداشته و یا احضار نشده است و با گلایه از انتشار دهندگان خبر ادعایی بازداشت وی، میگوید: این امر برای من بسیار غیرعادی است؛ دلیل این همه توهین و تهمت را نمیفهمم، آنها باید از خود بپرسند که این چه نوع رفتاری است؟ من این را درک نمیکنم، واقعا نمیدانم این داستان زندان از کجا آغاز شد.
پس از بررسی تازه ترین مورد از دروغگویی و انتشار خبر جعلی از سوی معاندین، پرسشهایی مطرح میشود که با وجود اینکه شیرین سعیدی در آمریکا سکونت دارد، طرفهای مذکور با چه انگیزهای اقدام به این خبرسازی کردهاند؟
می توان گفت که در مدل رسانهای مورد استفاده شبهرسانههای غربی و معاند فارسیزبان محوریت انتشار اطلاعات ساختگی بر دوش تعدادی از حسابهای کاربری و وبسایتهایی است که کار آنها اشاعه دروغهای آشکار درباره ایران و تحولات مربوط به این کشور است.
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی